من ۳۷ سال دارم و با سرطان سینه گرید ۴ زندگی می کنم. من در ۲۵ سالگی علائم داشتم، اما پزشکان به من گفتند برای تشخیص خیلی جوان هستم.
- شونته دریکفورد، ۳۷ ساله، یک پرستار است که با سرطان سینه متاستاتیک مرحله ۴ زندگی می کند.
- وقتی تشخیص داده شد که سرطانش به ریه ها، ستون فقرات، دنده ها و باسنش متاستاز داده بود.
من یک پرستار و همسر یک ارتشی هستم که با سرطان سینه متاستاتیک گرید ۴ زندگی می کنم. اجازه نمیدهم بیماریم مرا تعریف کند، اما اکنون داستانم را به اشتراک میگذارم به این امید که ممکن است به نجات زندگی دیگران کمک کند.
۲۵ ساله بودم که اولین نشانه های سرطان در من بروز کرد. به عنوان یک پرستار، میدانستم که ترشح از نوک پستان طبیعی نیست . به دکتر رفتم، اما به من گفتند که نگران این موضوع نباشم – من برای سرطان سینه خیلی جوان بودم. گفتند اگر ترشحات خونی شد برگرد.
طی شش سال بعد علائم من تشدید شد ، اما هنوز درمان من یا رد شد یا به تعویق افتاد. پریودهای دردناک و ترشح بیشتر از نوک پستان داشتم. تشخیص داده شد که مجرای سینه من گشاد شده است اما به من گفتند که جای نگرانی نیست!
اوضاع بدتر میشد و علائمم کم اهمیت میشد
در سینه هایم کیست ایجاد شد. یک کیست بزرگ بود. من آن را با انگشتانم حس می کردم، بنابراین درخواست ماموگرافی کردم. دکترم گفت نه دوباره به من گفتند که خیلی جوان هستم. آنها معتقد بودند که به هر حال این یک کیست خوش خیم است!
در نهایت برای برداشتن مجرای سینه گشاد شده تحت عمل جراحی قرار گرفتم. پزشکان میتوانستند در طی آن جراحی از کیست من بیوپسی کنند، اما آنها این کار را نکردند. تقریباً یک سال بعد از آن جراحی، آن کیست درد بسیار شدیدی به من داد. سخت شد. دوباره به دکتر رفتم و دوباره به من گفتند که جای نگرانی نیست. آنها گفتند این فقط بافت جراحی شده هست.
در این مدت شوهرم در ارتش خدمت می کرد. من پزشکانی را در آلاسکا، جورجیا و ایالت واشنگتن دیدم. این فقط یک پزشک نبود که علائم را تشخیص نمی دادند – بسیاری از آنها اینگونه بودند. پس از شش سال به زادگاهم واشنگتن دی سی نقل مکان کردیم. مراقبت های پزشکی خود را در مرکز ملی پزشکی نظامی والتر رید شروع کردم و در آنجا بود که سرانجام تشخیص داده شد.
به یکباره آزمایشاتی را که سالها درخواست کرده بودم دریافت کردم:
- MRI
- ماموگرافی
- سونوگرافی
- بیوپسی
نتایج تایید کرد که من سرطان سینه دارم. پزشکان کل بدنم را چک کردند و متوجه شدند که سرطان قبلاً به دندهها، ستون فقرات، لگن و ریههای من سرایت کرده است. من سرطان سینه متاستاتیک گرید ۴ داشتم.
احساس می کردم به اندازه کافی کار نکرده ام
از دکترم پرسیدم که آیا به اندازه کافی دقت نداشتم؟ احساس می کردم کاری را که باید انجام می دادم انجام دادم: به بدنم توجه کردم، هر بار که نگران بودم به دکتر می رفتم، همه آزمایش ها را می خواستم. دکترم به من گفت همه کارها را درست انجام دادم. من فقط از شکاف های سیستم عبور کردم (عدم تشخیص)
نمی دانم به این دلیل است که علائم من در جوانی شروع شد یا به این دلیل است که من سیاه پوست هستم. من سعی میکنم روی چرایی آن تمرکز نکنم، بلکه بیشتر بر روی آینده تمرکز کنم. من داستانم را برای صدمه زدن یا صدا زدن به پزشکان قبلی نمی گویم. من سعی می کنم از این اتفاق برای دیگران جلوگیری کنم.
بسیار مهمه که به بدنتون گوش بدید و از خودتون دفاع کنید. از یک مدافع بیمار بخواهید – آنها آنجا هستند تا برای شما بجنگند و به شما کمک کنند تا اصطلاحات و تشخیص های پزشکی را درک کنید. یک دوست را در قرار ملاقات خود بیاورید. یادداشت بردارید قرارهای خود را ضبط کنید تا بتوانید بعداً وقتی در موقعیت ذهنی بهتری قرار گرفتید به آنها گوش دهید.
من مرگم را پذیرفته ام
من می دانم که احتمالاً یک روز از این اتفاق خواهم مرد – می دانم. تا آن زمان، من به صحبت کردن ادامه خواهم داد. شاید اگر این مکالمات را ادامه دهیم، بتوانیم تعداد مرگ و میرها را کاهش دهیم.
به صداها و پیام های بدنتان گوش دهید و آنها را جدی بگیرید و در صورت نیاز هوم لب همراه شماست
جهت درخواست آزمایش در تهران وارد شوید :
آزمایش آنلاین
این محتوا به عنوان ، بخشی از خدمات خونگیری در منزل هوم لب ارائه می شود. homelab یافته های تحقیق را به منظور افزایش دانش و درک در مورد سلامت و بیماری در بین بیماران ، متخصصان بهداشت و مردم ، ترجمه و پخش می کند.
Hello friends, its enormous piece of writing
about teachingand entirely explained, keep it up all the
time.